در دنیای پر از روشهای نوین بازاریابی، هنوز هم بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing جایگاه خود را حفظ کرده و بسیاری از کسبوکارها از آن استفاده میکنند. این نوع بازاریابی با اینکه نسبت به روشهای جدید، سنتیتر بهنظر میرسد، اما به دلیل اثربخشی خاص خود همچنان محبوب است. در این مقاله، به بررسی کامل بازاریابی برونگرا، مزایا، معایب و تفاوتهای آن با بازاریابی درونگرا میپردازیم و ابزارها و نمونههایی از آن را مرور خواهیم کرد.
بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing چیست؟
بازاریابی برونگرا، روشی از بازاریابی است که در آن برندها بهصورت فعالانه به دنبال جلب توجه مخاطب میروند. بهعبارت دیگر، در این نوع بازاریابی، کسبوکارها با ارسال پیامهای تبلیغاتی به مشتریان بالقوه، سعی در معرفی محصولات و خدمات خود دارند. این پیامها از طریق کانالهای مختلفی مانند تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، بنرهای تبلیغاتی، ایمیلهای تبلیغاتی و تماسهای تلفنی ارسال میشوند.
در بازاریابی برونگرا، هدف اصلی این است که برند، پیام خود را به گروه گستردهای از مخاطبان برساند و آنها را ترغیب به خرید یا اقدام دیگری کند. برخلاف بازاریابی درونگرا که در آن مشتری با جستجو و علاقه خود به سراغ کسبوکار میآید، در بازاریابی برونگرا این کسبوکار است که به سراغ مشتری میرود و به آنها اطلاعرسانی میکند.
تفاوت بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا
بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) و بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) دو رویکرد کاملاً متفاوت در جلب توجه و ارتباط با مخاطب دارند. هر کدام از این روشها برای نوع خاصی از نیازهای بازاریابی مناسب است. در ادامه به بررسی این تفاوتها میپردازیم تا مشخص شود چرا و چگونه این دو روش میتوانند در کنار هم به موفقیت برند کمک کنند.
۱ – رویکرد ارتباط با مشتری
- بازاریابی برونگرا: در این روش، برندها با ارسال پیامهای تبلیغاتی به مشتریان بالقوه بهصورت فعالانه سعی در جلب توجه آنها دارند. به عبارت دیگر، این کسبوکار است که به سراغ مشتری میرود و پیامی تبلیغاتی را برای او ارسال میکند، بدون اینکه نیاز یا علاقه مشخصی از سمت مشتری ایجاد شده باشد. این روش معمولاً بهصورت تبلیغات مستقیم و سریع انجام میشود و پیامها بدون در نظر گرفتن نیاز خاص مخاطب به گروه گستردهای از مردم ارسال میشود.
- بازاریابی درونگرا: در مقابل، در بازاریابی درونگرا کسبوکار با ارائه محتوای ارزشمند و مفید، مخاطب را به سمت خود جذب میکند. این روش بر ایجاد علاقه و انگیزه در مشتریان بهصورت طبیعی و تدریجی تمرکز دارد. به این معنی که برند با تولید محتوای آموزشی، وبلاگ، ویدیوهای جذاب و حتی کتابهای الکترونیکی، اطلاعاتی مفید و آموزشی ارائه میدهد تا مشتریان خودشان به سمت برند بیایند. در این روش، مشتریان خود به سراغ کسبوکار میآیند چون علاقهمند به دریافت اطلاعات بیشتر یا استفاده از محصول یا خدمات هستند.
۲ – نوع محتوا و ابزارها
- بازاریابی برونگرا: این نوع بازاریابی معمولاً از تبلیغات مستقیم، جذاب و شفاف استفاده میکند. تبلیغاتی که در تلویزیون، رادیو، بیلبوردهای خیابانی و حتی تبلیغات چاپی دیده میشوند، همه از روشهای مرسوم بازاریابی برونگرا هستند. پیامهای بازاریابی برونگرا به شکل مستقیم و گاهی کوتاه و سریع طراحی میشوند تا در لحظه توجه مخاطب را جلب کنند.
- بازاریابی درونگرا: در این روش، محتوا معمولاً بهصورت جامعتر، جذابتر و متناسب با نیازهای خاص مشتریان تهیه میشود. از ابزارهایی مانند وبلاگها، شبکههای اجتماعی، ویدیوهای آموزشی، پادکستها و کتابهای الکترونیکی استفاده میشود. این محتوا با هدف ایجاد ارتباط عمیقتر با مشتریان و کمک به حل مشکلات یا پاسخ به نیازهای آنها طراحی میشود.
۳ – هدفگیری مخاطب
- بازاریابی برونگرا: در بازاریابی برونگرا، پیامها به گروههای وسیعی از مردم ارسال میشوند و بهطور کلی هدفگیری دقیق و خاصی وجود ندارد. برندها اغلب پیام خود را برای گروهی از مخاطبان که ممکن است همه آنها به محصول علاقهمند نباشند، ارسال میکنند. برای مثال، تبلیغات تلویزیونی یا بیلبوردها به همه مخاطبان یکسان نمایش داده میشوند و بهسختی میتوانند تنها افراد علاقهمند را هدف قرار دهند.
- بازاریابی درونگرا: بازاریابی درونگرا به دلیل استفاده از کانالهای دیجیتال و روشهای هدفمندتری مانند بهینهسازی برای موتور جستجوی گوگل (SEO)، بهسراغ افرادی میرود که واقعاً به محصول یا خدمت ارائه شده علاقه دارند. مثلاً در خدمات سئو، وبسایتها برای کلیدواژههای خاص بهینه میشوند تا افرادی که به دنبال آن محصولات یا خدمات هستند، به سایت جذب شوند.
۴ – هزینهها و بازدهی
- بازاریابی برونگرا: این روش به دلیل استفاده از کانالهای پرهزینه مثل تلویزیون، بیلبورد، رادیو و تبلیغات چاپی، هزینههای بالایی برای کسبوکارها دارد. به علاوه، این نوع بازاریابی معمولاً بهعنوان یک روش کوتاهمدت و فوری در نظر گرفته میشود که ممکن است اثربخشی کمتری نسبت به هزینه داشته باشد.
- بازاریابی درونگرا: برخلاف بازاریابی برونگرا، هزینههای بازاریابی درونگرا معمولاً کمتر است و از کانالهای دیجیتال استفاده میکند. این روش معمولاً به تولید محتوای طولانیمدت و بهینهسازی آن در طول زمان نیاز دارد، اما نتیجه نهایی آن افزایش بازدیدکنندگان و مشتریان پایدار است. بازاریابی درونگرا با تمرکز بر جذب مشتریان علاقهمند، در بلندمدت میتواند بازدهی بیشتری داشته باشد.
۵ – اثربخشی و ماندگاری
- بازاریابی برونگرا: این نوع بازاریابی معمولاً برای اثرگذاری سریع و نتایج کوتاهمدت طراحی شده است. هدف بازاریابی برونگرا ایجاد آگاهی فوری در مخاطب و جذب سریع مشتری است، اما این اثرگذاری معمولاً موقتی است و برای ماندگاری بیشتر باید پیام تبلیغاتی بهطور مداوم تکرار شود.
- بازاریابی درونگرا: بازاریابی درونگرا بیشتر برای نتایج بلندمدت و جذب پایدار مشتریان طراحی شده است. این روش با ایجاد ارتباط قوی و عمیق با مخاطب، باعث میشود که مشتریان برای مدت طولانیتری به برند وفادار بمانند و به صورت طبیعی دوباره به سمت برند برگردند.
کدام روش بهتر است؟
در نهایت باید گفت، بازاریابی برونگرا و درونگرا بهعنوان دو روش مکمل میتوانند در کنار هم استفاده شوند. اگرچه بازاریابی درونگرا به دلیل کاهش هزینهها و بازدهی بالاتر در بلندمدت محبوبیت بیشتری پیدا کرده، اما بازاریابی برونگرا هنوز هم جایگاه خود را در ایجاد آگاهی سریع از برند و کمپینهای کوتاهمدت حفظ کرده است. ترکیب این دو روش به کسبوکارها کمک میکند تا نهتنها توجه مخاطبان را بهسرعت جلب کنند، بلکه آنها را برای مدت طولانیتر به خود جذب نمایند.
نمونههایی از بازاریابی برونگرا
بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) با استفاده از روشهای متنوع و ابزارهای گوناگون به دنبال جلب توجه مخاطبان و انتقال پیام برند به گروههای بزرگ است. این روشها شامل کانالها و تکنیکهای قدیمیتر مانند تبلیغات تلویزیونی و رادیویی تا روشهای جدیدتر مانند ایمیلهای تبلیغاتی گسترده است. در ادامه، با جزئیات بیشتری به انواع نمونههای رایج بازاریابی برونگرا و نحوه عملکرد آنها میپردازیم.
۱ – تبلیغات تلویزیونی و رادیویی
یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین روشهای بازاریابی برونگرا، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی است. برندها از طریق تبلیغات تلویزیونی و رادیویی میتوانند به یک مخاطب وسیع دسترسی پیدا کنند. این نوع تبلیغات به دلیل گستردگی پوشش و تاثیرگذاری بالای خود همچنان در بسیاری از کشورها بهویژه برای برندهای بزرگ و بینالمللی محبوب است.
- چگونگی کارکرد: برندها با تولید محتوای تبلیغاتی کوتاه و جذاب، تلاش میکنند پیام خود را در یک بازه زمانی محدود به مخاطبان منتقل کنند. این تبلیغات ممکن است به شکل آگهیهای چندثانیهای پخش شوند و عموماً بر معرفی محصول، شعار تبلیغاتی و برندسازی تمرکز دارند.
- مزایا و معایب: این تبلیغات برای ایجاد آگاهی فوری از برند مؤثر است اما هزینههای بالایی دارد و نمیتواند بهطور مستقیم افراد خاص یا مشتریان بالقوه را هدف قرار دهد.
۲ – تبلیغات محیطی و بیلبوردها
بیلبوردهای بزرگ و تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهرها و مکانهای پرتردد نیز یکی از روشهای سنتی و بسیار مؤثر بازاریابی برونگراست. این روش، امکان جلب توجه عابران و مسافران را به راحتی فراهم میکند.
- چگونگی کارکرد: تبلیغات محیطی معمولاً در مکانهایی نصب میشوند که ترافیک انسانی یا خودرویی بالایی دارند، مانند بزرگراهها، خیابانهای اصلی و مراکز خرید. این تبلیغات از تصاویر و پیامهای بزرگ و ساده تشکیل شدهاند تا حتی از فاصله دور هم دیده شوند.
- مزایا و معایب: این نوع تبلیغات برای ایجاد آگاهی سریع و بالا بردن میزان دیدهشدن برند مناسب است اما هزینههای زیادی دارد و معمولاً برای گروه خاصی از مخاطبان هدفگذاری نمیشود.
۳ – ایمیلهای تبلیغاتی بدون هدفگیری خاص
ارسال ایمیلهای تبلیغاتی به صورت گسترده و بدون توجه به نیازها و علاقههای خاص مخاطبان، یکی دیگر از روشهای رایج بازاریابی برونگرا است. این روش با ارسال پیامهای تبلیغاتی به هزاران نفر، به دنبال جلب توجه گروهی بزرگ و نامحدود از مخاطبان است.
- چگونگی کارکرد: ایمیلهای تبلیغاتی معمولاً به لیستهای بزرگی از مخاطبان که به صورت عمومی در دسترس هستند یا به وسیله شرکتهای دیگر خریداری شدهاند، ارسال میشوند. این ایمیلها حاوی اطلاعاتی در مورد محصولات جدید، تخفیفها و پیشنهادات ویژه هستند.
- مزایا و معایب: این روش امکان دسترسی سریع به تعداد زیادی از مخاطبان را فراهم میکند اما بهدلیل عدم شخصیسازی پیامها، ممکن است کاربران ایمیلها را بهعنوان اسپم تلقی کنند و نادیده بگیرند.
۴ – بازاریابی تلفنی یا تماس سرد
بازاریابی تلفنی (تلفن مارکتینگ) یا تماس سرد یکی از روشهای مؤثر در بازاریابی برونگرا، به ویژه در صنایع خاصی مانند بیمه، بانکداری و خدمات مالی است. در این روش، نمایندگان فروش با تماسهای تلفنی سعی میکنند محصولات یا خدمات را به مشتریان معرفی و آنها را ترغیب به خرید کنند.
- چگونگی کارکرد: در این روش، تیم فروش به لیست تماسهای از پیش تهیهشده دسترسی دارد و به صورت تصادفی با افراد تماس میگیرد. این تماسها معمولاً با هدف معرفی محصول و آگاهیبخشی درباره ویژگیهای آنها صورت میگیرند.
- مزایا و معایب: تماس تلفنی به صورت مستقیم با مشتری ارتباط برقرار میکند و میتواند اطلاعات دقیقی از محصول را ارائه دهد. با این حال، این روش اغلب تهاجمی تلقی میشود و در بسیاری از موارد مخاطب از دریافت این تماسها ناراضی است.
۵ – تبلیغات چاپی در روزنامهها و مجلات
تبلیغات چاپی در مجلات و روزنامهها یکی دیگر از روشهای بازاریابی برونگراست که به ویژه برای برندهایی که به دنبال دستیابی به مخاطبان محلی یا علاقهمند به موضوع خاصی هستند، مناسب است.
- چگونگی کارکرد: برندها با خرید فضای تبلیغاتی در مجلات تخصصی یا روزنامههای پرتیراژ، محصولات و خدمات خود را به خوانندگان این رسانهها معرفی میکنند. تبلیغات چاپی معمولاً شامل تصاویر، شعارها و اطلاعات تماس برند میشود.
- مزایا و معایب: این نوع تبلیغات به راحتی به دست مخاطبان محلی یا علاقهمندان به یک حوزه خاص میرسد. اما با توجه به کاهش استفاده از رسانههای چاپی، بازدهی آن ممکن است کمتر شده و هزینههای نسبتاً بالایی داشته باشد.
۶ – تبلیغات اینترنتی و بنرهای تبلیغاتی آنلاین
در کنار روشهای سنتی، تبلیغات اینترنتی و بنرهای تبلیغاتی که در وبسایتها و پلتفرمهای مختلف نمایش داده میشوند، یکی دیگر از نمونههای بازاریابی برونگرا به حساب میآیند. این نوع تبلیغات به دلیل گستردگی کاربران اینترنت و همچنین امکان دسترسی به مخاطبان بزرگ، بسیار محبوب است.
- چگونگی کارکرد: برندها با استفاده از پلتفرمهای تبلیغاتی، بنرهای خود را در وبسایتهای مختلف نمایش میدهند. این بنرها میتوانند بر اساس منطقه جغرافیایی، زمانبندی و نوع دستگاه کاربر هدفگذاری شوند تا به افراد مناسب نمایش داده شوند.
- مزایا و معایب: تبلیغات اینترنتی امکان هدفگذاری بیشتری نسبت به روشهای سنتی فراهم میکند، اما همچنان ممکن است توسط کاربران نادیده گرفته شده یا اسپم تلقی شود.
۷ – تبلیغات در شبکههای اجتماعی
تبلیغات در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین نیز یکی دیگر از روشهای بازاریابی برونگراست که به دلیل تعداد بالای کاربران شبکههای اجتماعی، فرصت دسترسی به مخاطبان گستردهای را فراهم میکند.
- چگونگی کارکرد: برندها با خرید فضای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، میتوانند تبلیغات خود را به صورت پستها یا استوریها به نمایش بگذارند. این تبلیغات میتوانند براساس علایق و رفتار کاربران هدفگذاری شوند تا به افراد خاصی که ممکن است به محصول یا خدمات برند علاقهمند باشند، نمایش داده شوند.
- مزایا و معایب: تبلیغات در شبکههای اجتماعی بهدلیل هدفگذاری دقیق و دسترسی آسان به مخاطبان گسترده، بسیار مؤثر است، اما به دلیل تکرار زیاد ممکن است باعث آزار و کاهش علاقه مخاطبان به برند شود.
۸ – اسپانسرینگ و مشارکت در رویدادها
یکی دیگر از نمونههای بازاریابی برونگرا، اسپانسرینگ یا حامیگری در رویدادهای عمومی، کنفرانسها و جشنوارههاست. در این روش، برندها با حضور در این رویدادها و حمایت از آنها، محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان نشان میدهند.
- چگونگی کارکرد: برندها با حمایت مالی یا ارائه خدمات به رویدادها، امکان نمایش لوگو، بروشور و حتی نصب غرفه در محل برگزاری رویداد را دارند. این کار به برندها اجازه میدهد تا با مخاطبان به صورت مستقیم در ارتباط باشند.
- مزایا و معایب: اسپانسرینگ باعث ایجاد ارتباط نزدیک و حضوری با مشتریان میشود و برای برندینگ بسیار مناسب است، اما معمولاً هزینههای بالایی دارد و بهدلیل وابستگی به زمان و مکان رویداد، محدودیتهایی برای دسترسی به مخاطبان گستردهتر دارد.
ابزارهای بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing
ابزارهای بازاریابی برونگرا به کسبوکارها این امکان را میدهند که بهطور فعالانه پیام خود را به مخاطبان برسانند و توجه آنها را به سمت محصولات یا خدمات جلب کنند. این ابزارها از روشهای سنتی و رسانههای قدیمی تا راهکارهای دیجیتال و جدیدتر را شامل میشوند. در ادامه، هر یک از این ابزارها و کاربردهای آنها را با جزئیات بیشتری توضیح میدهیم.
۱ – تبلیغات تلویزیونی و رادیویی
تبلیغات در تلویزیون و رادیو یکی از قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی برونگرا است که به برندها این امکان را میدهد که پیامهای خود را به تعداد زیادی از مخاطبان منتقل کنند. این ابزار بیشتر توسط برندهای بزرگ که بودجه بازاریابی بیشتری دارند، استفاده میشود و بهدلیل وسعت مخاطب و اثرگذاری بالا، همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است.
- مزایا: تبلیغات تلویزیونی و رادیویی گستره وسیعی از مخاطبان را پوشش میدهند و میتوانند در زمان کوتاه، آگاهی عمومی از برند را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
- معایب: این نوع تبلیغات هزینهبر است و بهدلیل پخش بهصورت عمومی، نمیتوان بهصورت دقیق مخاطبان خاص و علاقهمند به محصول را هدف قرار داد.
۲ – بیلبوردها و تبلیغات محیطی
بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی از دیگر ابزارهای رایج بازاریابی برونگرا هستند که در نقاط پرتردد شهری، مانند بزرگراهها و خیابانهای اصلی نصب میشوند. این تبلیغات معمولاً شامل تصاویر بزرگ و پیامهای ساده و جذاب هستند که بهسرعت توجه عابران و رانندگان را جلب میکنند.
- مزایا: این روش بهدلیل دید گسترده و مداوم توسط مخاطبان، آگاهی سریع و گستردهای از برند ایجاد میکند. مخصوصا بیلبوردها برای محصولات جدید و کمپینهای معرفی کوتاهمدت مؤثر هستند.
- معایب: تبلیغات محیطی هزینهی بالایی دارد و بهسختی میتوان مخاطب خاصی را هدف قرار داد. همچنین پیامها باید بسیار مختصر باشند که ممکن است اطلاعات کمی درباره محصول یا خدمات ارائه دهند.
۳ – تبلیغات چاپی در مجلات و روزنامهها
مجلات و روزنامهها از قدیمیترین رسانههای بازاریابی برونگرا به حساب میآیند. برندها میتوانند با چاپ تبلیغات در مجلات تخصصی و روزنامههای پرتیراژ به مخاطبان خاص خود دسترسی پیدا کنند.
- مزایا: تبلیغات چاپی برای هدفگیری گروههای خاص مؤثر است. به عنوان مثال، تبلیغ در یک مجله ورزشی، مخاطبانی را هدف قرار میدهد که به ورزش علاقهمند هستند. همچنین در مقایسه با تبلیغات دیجیتال، این تبلیغات بیشتر در ذهن باقی میمانند.
- معایب: کاهش تیراژ مجلات و روزنامهها باعث شده تا بازدهی تبلیغات چاپی به اندازه گذشته نباشد. این تبلیغات همچنین برای مدت زمان محدودی منتشر میشوند و هزینه بالایی دارند.
۴ – ایمیلهای تبلیغاتی گسترده (Bulk Emails)
ارسال ایمیلهای تبلیغاتی به صورت انبوه یکی دیگر از ابزارهای رایج بازاریابی برونگراست. این ایمیلها معمولاً به لیستهای بزرگ و نامشخصی از مخاطبان ارسال میشوند و شامل محتوای تبلیغاتی یا پیشنهادهای ویژه هستند.
- مزایا: ایمیلهای تبلیغاتی گسترده هزینه کمتری نسبت به تبلیغات محیطی و رسانههای سنتی دارند و به راحتی میتوانند به تعداد زیادی از مخاطبان ارسال شوند.
- معایب: نرخ باز شدن این نوع ایمیلها معمولاً پایین است، زیرا بسیاری از مخاطبان آنها را بهعنوان اسپم در نظر میگیرند. عدم شخصیسازی این ایمیلها ممکن است باعث شود مخاطبان علاقهای به خواندن آنها نداشته باشند.
۵ – بازاریابی تلفنی یا تماس سرد (Cold Calling)
بازاریابی تلفنی به تماسهای مستقیم با مشتریان بالقوه گفته میشود که برای معرفی محصولات یا خدمات و جذب آنها به خرید انجام میشود. این روش بهویژه در صنایع خدماتی، بیمه و بانکها محبوبیت دارد.
- مزایا: بازاریابی تلفنی یک راه سریع و مستقیم برای برقراری ارتباط با مشتریان است و میتواند جزئیات محصول را به آنها توضیح دهد. این روش در صورت برنامهریزی مناسب، اثربخشی خوبی دارد.
- معایب: بازاریابی تلفنی به علت غیرمنتظره بودن برای بسیاری از مخاطبان آزاردهنده است و اغلب باعث نارضایتی آنها میشود. از طرف دیگر، این روش بهطور معمول به دلیل نیاز به نیروی انسانی و تماسهای مکرر، هزینهبر است.
۶ – تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC)
تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (Pay-Per-Click) نوعی از تبلیغات دیجیتال است که به محض کلیک کاربران بر روی لینک تبلیغاتی، هزینه آن از کسبوکار تبلیغ کننده کسر میشود. این تبلیغات معمولاً در موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی نمایش داده میشوند و به ازای هر کلیک، هزینه پرداخت میشود.
- مزایا: PPC امکان هدفگیری دقیق مخاطبان بر اساس موقعیت جغرافیایی، کلمات کلیدی و علایق آنها را فراهم میکند و هزینهها تنها در صورت کلیک کاربران دریافت میشود.
- معایب: هزینههای PPC در طولانیمدت میتواند بالا باشد و نیاز به مدیریت دقیق و بهینهسازی کمپینها دارد.
۷ – تبلیغات بنری و پاپآپ در وبسایتها
تبلیغات بنری و پاپآپ یکی دیگر از روشهای دیجیتال بازاریابی برونگراست که در وبسایتها و اپلیکیشنهای مختلف نمایش داده میشود. این تبلیغات با طراحیهای جذاب و پیامهای متقاعدکننده، کاربران را به کلیک روی بنر و بازدید از صفحه محصول ترغیب میکنند.
- مزایا: این تبلیغات به راحتی در دسترس کاربران قرار میگیرند و میتوانند در سایتهای پرترافیک دیده شوند. همچنین قابلیت هدفگیری دقیق مخاطبان را دارند.
- معایب: بسیاری از کاربران ممکن است بنرهای تبلیغاتی وبسایت را به عنوان تبلیغات مزاحم ببینند و آنها را نادیده بگیرند. همچنین استفاده بیش از حد از پاپآپها میتواند تجربه کاربری را مخدوش کند.
۸ – اسپانسرینگ و حمایت از رویدادها
حضور در رویدادها و اسپانسرینگ، یکی از ابزارهای مهم بازاریابی برونگراست که در آن برندها با حمایت مالی از یک رویداد یا جشنواره، به شناساندن نام خود به مخاطبان رویداد میپردازند. این روش بهویژه در نمایشگاهها و کنفرانسهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد.
- مزایا: اسپانسرینگ امکان ارتباط حضوری و مستقیم با مخاطبان و فرصت شبکهسازی با سایر کسبوکارها را فراهم میکند. این روش تأثیر مثبتی در برندینگ دارد و میتواند باعث افزایش اعتماد مخاطبان به برند شود.
- معایب: هزینه اسپانسرینگ معمولاً بالا است و به دلیل محدودیت زمانی و مکانی، امکان دسترسی به مخاطبان گستردهتر را ندارد.
۹ – تبلیغات در شبکههای اجتماعی
تبلیغات در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین و توییتر، یکی دیگر از ابزارهای بازاریابی برونگراست که به دلیل گستردگی کاربران این پلتفرمها، محبوبیت زیادی پیدا کرده است. برندها میتوانند با ایجاد تبلیغات بصری و هدفگذاری دقیق، پیام خود را به مخاطبان مختلفی برسانند.
- مزایا: تبلیغات در شبکههای اجتماعی قابلیت هدفگیری بسیار بالایی دارد و میتوان آن را بهصورت لحظهای تنظیم و بهینه کرد. همچنین این تبلیغات با ارائه محتوای جذاب، تعامل بیشتری با کاربران ایجاد میکنند.
- معایب: رقابت زیاد برای جلب توجه کاربران در شبکههای اجتماعی و همچنین تکرار تبلیغات ممکن است باعث شود مخاطبان از دیدن آنها خسته شوند و اثرگذاری کاهش یابد.
مزایا و معایب بازاریابی برونگرا
بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) روشی قدیمی و مؤثر است که به کسبوکارها این امکان را میدهد تا بهطور مستقیم و فعالانه پیام خود را به گروه وسیعی از مخاطبان منتقل کنند. با این حال، این روش مانند هر استراتژی بازاریابی دیگری، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه، این مزایا و معایب را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم تا بهتر درک کنید که بازاریابی برونگرا در چه شرایطی مفید است و کجاها ممکن است چالشهایی را ایجاد کند.
۱ – مزایای بازاریابی برونگرا
در این قسمت به مزایای بازاریابی برونگرا میپردازیم که عبارتند از:
۱ – ۱ – دسترسی به گروه وسیعی از مخاطبان
یکی از مهمترین مزایای بازاریابی برونگرا، امکان دسترسی گسترده به گروههای متنوعی از مخاطبان است. این روش از کانالهای عمومی مانند تلویزیون، رادیو و بیلبوردها استفاده میکند که برای دستیابی به گروه بزرگی از مردم طراحی شدهاند. بنابراین، برندها میتوانند پیامهای خود را به افرادی برسانند که ممکن است پیش از این هرگز با آنها آشنا نبودهاند.
۱ – ۲ – آگاهی سریع از برند
بازاریابی برونگرا برای ایجاد آگاهی فوری از برند بسیار کارآمد است. از آنجا که این روش تبلیغات سریع و گستردهای را فراهم میکند، میتواند در زمان کوتاهی توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. این موضوع بهویژه در کمپینهای معرفی محصول جدید یا رویدادهای ویژه مؤثر است.
۱ – ۳ – مناسب برای محصولات و خدمات عمومی
برای محصولاتی که برای عموم مردم کاربرد دارند (مانند محصولات غذایی، پوشاک و لوازم خانگی)، بازاریابی برونگرا مناسب است، زیرا میتواند بدون نیاز به هدفگیری دقیق، به طیف گستردهای از مخاطبان دسترسی یابد. این روش به برندها کمک میکند تا بدون نیاز به شناسایی و هدفگیری مشتریان خاص، پیامهای خود را به جامعه عمومی ارائه دهند.
۱ – ۴ – اثرگذاری کوتاهمدت و سریع
بازاریابی برونگرا به دلیل استفاده از کانالهای عمومی، اثرگذاری سریع و کوتاهمدتی دارد. این نوع بازاریابی برای کمپینهایی که نیاز به نتایج فوری دارند، مانند حراجها و تخفیفهای محدود، مناسب است و میتواند در مدت کوتاهی نتیجهبخش باشد.
۱ – ۵ – قابلیت ارزیابی نتایج در کمپینهای کوتاهمدت
بازاریابی برونگرا امکان ارزیابی سریع نتایج کمپینها را فراهم میکند. برای مثال، با ارزیابی تعداد تماسها یا فروشهای حاصل از تبلیغات تلویزیونی یا بنرهای تبلیغاتی آنلاین، میتوان به سرعت عملکرد تبلیغات را سنجید و در صورت نیاز آنها را تغییر داد.
۲ – معایب بازاریابی برونگرا
در این بخش به معایب بازاریابی برونگرا میپردازیم که عبارتند از:
۲ – ۱ – هزینههای بالا
یکی از بزرگترین معایب بازاریابی برونگرا، هزینههای بالای آن است. تبلیغات در تلویزیون، رادیو، بیلبوردها و رسانههای چاپی به بودجه زیادی نیاز دارد. این مسئله برای کسبوکارهای کوچک و متوسط که بودجه محدودی دارند، میتواند مشکلساز باشد و باعث شود نتوانند از این کانالهای بازاریابی بهره ببرند.
۲ – ۲ – عدم هدفگیری دقیق مخاطبان
برخلاف بازاریابی درونگرا که امکان هدفگیری دقیق مخاطبان را فراهم میکند، بازاریابی برونگرا به صورت عمومی به مخاطبان نمایش داده میشود و اغلب افراد خاصی را هدف قرار نمیدهد. بهعنوان مثال، تبلیغات تلویزیونی برای تمامی بینندگان پخش میشود و بهطور خاص به گروه خاصی از علاقهمندان محدود نمیشود. این موضوع ممکن است باعث هدر رفتن بخشی از بودجه تبلیغاتی شود، زیرا بخشی از مخاطبان ممکن است به پیام برند علاقهای نداشته باشند.
۲ – ۳ – عدم تعامل مستقیم با مخاطب
در بازاریابی برونگرا معمولاً تعامل و ارتباط مستقیم و دوطرفه با مشتری وجود ندارد. پیامها بهصورت یکطرفه و بدون در نظر گرفتن بازخورد فوری از مخاطب ارسال میشوند. این مسئله باعث میشود که برندها نتوانند به صورت مستقیم با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند و از بازخوردهای آنها استفاده کنند.
۲ – ۴ – اثرگذاری کوتاهمدت و نیاز به تکرار
بازاریابی برونگرا برای اثربخشی بیشتر نیازمند تکرار است، زیرا تأثیر این نوع تبلیغات معمولاً کوتاهمدت است و برای ماندگار شدن در ذهن مخاطب باید بارها تکرار شود. این موضوع به ویژه برای تبلیغات تلویزیونی و رادیویی صادق است، که اگر بهصورت مکرر نمایش داده نشوند، ممکن است تأثیر خود را از دست بدهند.
۲ – ۵ – احتمال مزاحمت برای مخاطبان
بازاریابی برونگرا به دلیل تماس مستقیم با مخاطبان به صورت ناخواسته، میتواند بهعنوان مزاحم تلقی شود. برای مثال، تماسهای تلفنی تبلیغاتی بدون اطلاع قبلی یا ایمیلهای تبلیغاتی انبوه میتواند باعث ناراحتی مخاطبان شود. این مسئله ممکن است در برخی موارد به کاهش علاقه و حتی ایجاد نگاه منفی نسبت به برند منجر شود.
۲ – ۶ – کمتر شدن اثربخشی در دنیای دیجیتال
با گسترش استفاده از اینترنت و ابزارهای دیجیتال، مخاطبان بیشتر تمایل دارند خودشان به دنبال اطلاعات مورد نیازشان بروند تا اینکه پیامهای تبلیغاتی به آنها تحمیل شود. این تغییر نگرش باعث شده است که اثربخشی روشهای سنتی بازاریابی برونگرا کاهش یابد و بیشتر مخاطبان به سمت بازاریابی درونگرا تمایل پیدا کنند.
۲ – ۷ – اندازهگیری سختتر اثربخشی
برخلاف بازاریابی دیجیتال که میتوان بهطور دقیق اثربخشی تبلیغات را اندازهگیری کرد، در بازاریابی برونگرا و مخصوصا در رسانههای سنتی، اندازهگیری اثرگذاری تبلیغات چالشبرانگیز است. بهعنوان مثال، ارزیابی تأثیر یک تبلیغ تلویزیونی بر فروش محصول، همیشه بهطور دقیق امکانپذیر نیست و تنها از طریق تحلیلهای غیرمستقیم مانند بررسی افزایش فروش یا مراجعه به سایت، میتوان آن را ارزیابی کرد.
آیا واقعاً بازاریابی درونگرا جایگزین بازاریابی برونگرا شده است؟
با گسترش دنیای دیجیتال و تغییر رفتار مخاطبان، بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) بهسرعت جای خود را در میان استراتژیهای بازاریابی باز کرده است. بسیاری از کسبوکارها و متخصصین بازاریابی امروز به سمت روشهای درونگرا تمایل پیدا کردهاند، زیرا این روشها به طور طبیعی مخاطبان علاقهمند و مستعد را به برند جذب میکنند. این تغییر نگرش در بازاریابی، سوالی را مطرح میکند: آیا بازاریابی درونگرا توانسته است جایگزین کامل بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) شود؟ برای پاسخ به این پرسش، بهتر است نقاط قوت و ضعف هر دو روش را با هم مقایسه کنیم.
۱ – بازاریابی برونگرا: جلب توجه گسترده اما هزینهبر
بازاریابی برونگرا، به دلیل گستردگی و قدرت دسترسی به مخاطبان زیاد، همچنان یکی از ابزارهای کلیدی بسیاری از برندهاست. این روش برای برندهای بزرگ و شناختهشده که نیاز دارند حضور گستردهای در بازار داشته باشند، مناسب است. همچنین برای محصولات جدید که نیاز به معرفی سریع به بازار دارند، بازاریابی برونگرا بسیار مؤثر است. با این حال، این روش بهدلیل هزینههای بالا و گاهی عدم هدفگیری دقیق مخاطبان، ممکن است برای برندهای کوچکتر و استارتاپها چالشبرانگیز باشد.
- کاربرد ایدهآل: بازاریابی برونگرا در مواقعی که نیاز به ایجاد آگاهی سریع و گسترده از برند وجود دارد، مؤثر است. مثلا در هنگام رونمایی از یک محصول جدید یا افزایش آگاهی عمومی درباره برند.
۲ – بازاریابی درونگرا: جذب مشتریان با علاقه واقعی و کاهش هزینهها
بازاریابی درونگرا، برعکس بازاریابی برونگرا، رویکردی تدریجی و طبیعی دارد و مشتریان را از طریق محتوای ارزشمند و جذاب به سمت برند هدایت میکند. این روش بر تولید محتوای آموزشی و اطلاعاتی تمرکز دارد تا بتواند افراد علاقهمند به محصولات یا خدمات را جذب کند. بازاریابی درونگرا به دلیل هدفگیری دقیق و ایجاد ارتباط طولانیمدت با مشتریان، هزینه کمتری نسبت به بازاریابی برونگرا دارد و میتواند مشتریان وفاداری ایجاد کند که در بلندمدت به برند متعهد میمانند.
- کاربرد ایدهآل: بازاریابی درونگرا برای کسبوکارهایی که به دنبال جذب مخاطبان هدفمند و ایجاد ارتباط پایدار با آنها هستند، مناسب است. این روش در جذب مشتریان دیجیتال که به دنبال اطلاعات و مقایسه محصولات هستند، مؤثرتر است.
۳ – تفاوتهای اساسی در نحوه تعامل با مخاطب
بازاریابی برونگرا و درونگرا از نظر رویکرد ارتباط با مشتری نیز متفاوتند. در بازاریابی برونگرا، پیامها بهطور مستقیم و گاه بدون درخواست و نیاز قبلی مخاطب به او منتقل میشوند. این روش ممکن است بهدلیل غیرمنتظره بودن، باعث واکنش منفی مخاطب شود؛ زیرا احساس میکند این پیامها به او تحمیل شده است. در مقابل، بازاریابی درونگرا بر ایجاد ارتباط طبیعی و غیرتحمیلی تمرکز دارد. مشتریان در بازاریابی درونگرا خودبهخود به سمت برند جذب میشوند و این حس را دارند که بهدلیل علاقه و نیاز واقعی، در حال دریافت محتوا و اطلاعات از برند هستند.
۴ – آیا واقعاً جایگزینی ممکن است؟
بازاریابی درونگرا به دلیل همخوانی بیشتر با فضای دیجیتال و تغییر رفتار مصرفکنندگان، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. اما این به معنای جایگزینی کامل بازاریابی برونگرا نیست. واقعیت این است که بازاریابی برونگرا و درونگرا میتوانند بهعنوان مکملهای یکدیگر عمل کنند. ترکیب این دو روش، استراتژی بازاریابی را جامعتر و اثربخشتر میکند و به کسبوکارها کمک میکند تا در عین جذب مخاطبان علاقهمند، بتوانند پیام خود را به گروه وسیعتری از افراد منتقل کنند.
- چالشهای جایگزینی کامل: هرچند بازاریابی درونگرا برای بسیاری از کسبوکارهای دیجیتال مناسبتر است، اما در برخی مواقع ممکن است سرعت کافی برای جذب مشتریان فوری را نداشته باشد. بازاریابی برونگرا میتواند در این مواقع نیاز به سرعت را برآورده کند.
۵ – ترکیب استراتژیک دو روش: بهرهوری بیشتر با هزینه کمتر
بهترین راهکار، ترکیب استراتژیک بازاریابی برونگرا و درونگراست. برای مثال، یک برند میتواند با استفاده از تبلیغات برونگرا (مانند تبلیغات تلویزیونی) آگاهی اولیه از برند را در میان مخاطبان ایجاد کند و سپس با تولید محتوای هدفمند و آموزشی، آنها را به سمت پلتفرمهای دیجیتال خود هدایت کند. بهاینترتیب، بازاریابی برونگرا نقش جلب توجه اولیه را ایفا میکند و بازاریابی درونگرا به تثبیت و تقویت ارتباط با مخاطبان میپردازد.
- مثال از ترکیب مؤثر: یک شرکت فناوری ممکن است ابتدا با تبلیغات برونگرا در تلویزیون و بیلبوردها، آگاهی از برند را افزایش دهد و سپس با تولید ویدیوهای آموزشی و مقالات تخصصی، مخاطبان را به وبسایت خود جذب کرده و تعامل طولانیمدت ایجاد کند.
نتیجهگیری: همزیستی، نه جایگزینی
بازاریابی درونگرا و برونگرا به دلیل تفاوتهای ساختاری خود، جایگزین یکدیگر نیستند بلکه میتوانند بهعنوان مکملهای مؤثر در کنار هم عمل کنند. در بازاری که رقابت تنگاتنگی برقرار است، برندها با ترکیب هوشمندانه این دو روش میتوانند از مزایای هر دو بهرهمند شوند. بازاریابی برونگرا باعث افزایش آگاهی و جلب توجه فوری میشود، درحالیکه بازاریابی درونگرا باعث ایجاد ارتباط مستمر و وفاداری بیشتر میشود.
در نتیجه، استفاده همزمان و هوشمندانه از هر دو نوع بازاریابی میتواند باعث شود که برندها به نتایج بهتر و پایدارتری دست یابند.
آنچه در این مقاله گفتیم…
بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing روشی سنتی در بازاریابی است که برندها بهطور فعالانه پیامهای تبلیغاتی خود را به گروه گستردهای از مخاطبان منتقل میکنند. این روش شامل تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، بیلبوردها، ایمیلهای انبوه و تماسهای تلفنی است و هدف آن جلب توجه سریع و گسترده مخاطبان است. با ظهور بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) که تمرکز آن بر جذب مخاطبان بهصورت طبیعی و از طریق محتوای ارزشمند است، بسیاری از کسبوکارها به روشهای درونگرا تمایل پیدا کردهاند.
با این حال، ترکیب استراتژیک این دو روش میتواند باعث بهبود دسترسی به مخاطبان هدف و تقویت ارتباط طولانیمدت شود، بهطوریکه بازاریابی برونگرا جلب توجه فوری را انجام میدهد و بازاریابی درونگرا به ایجاد وفاداری در مشتریان کمک میکند. برایان هالیگان (Brian Halligan)، از بنیانگذاران و مدیرعامل شرکت HubSpot میگوید: «بازاریابی برونگرا مثل هل دادن پیام شما به سمت مردم است، حتی اگر آنها تمایلی به شنیدن نداشته باشند.»
نوشته شده در تیم تحریریه نبض مارکتینگ
شاید برای شما هم سوال باشد…
۱ – بازاریابی برونگرا چیست؟
بازاریابی برونگرا روشی از تبلیغات است که در آن کسبوکارها بهطور فعالانه و از طریق رسانههای جمعی مانند تلویزیون، رادیو و بیلبوردها تلاش میکنند تا پیام خود را به گروه وسیعی از مخاطبان منتقل کنند.
۲ – تفاوت اصلی بین بازاریابی برونگرا و درونگرا چیست؟
در بازاریابی برونگرا، کسبوکارها بهصورت مستقیم و گسترده به دنبال جلب توجه مخاطبان هستند، درحالیکه بازاریابی درونگرا بر جذب مشتریان از طریق ارائه محتوای مفید و ارزشمند تمرکز دارد، تا مشتریان خودشان به سمت برند بیایند.
۳ – چگونه میتوان بازاریابی برونگرا و درونگرا را ترکیب کرد؟
برندها میتوانند از بازاریابی برونگرا برای ایجاد آگاهی اولیه و جلب توجه مخاطبان استفاده کنند و سپس با تولید محتوای آموزشی و جذاب (در قالب بازاریابی درونگرا) آنها را به تعامل و ارتباط بیشتر با برند تشویق کنند.